پایان هفته 38
کوچولوی من!
امروز آخرین روز از هفته 38 همراهیمونه. خیلی امیدوار بودم که تا آخر شهریور به دنیا بیای و نیمه اولی بشی اما خب نشد. حتی حاضر بودم سزارین بشم و 31 شهریور یعنی دیروز به دنیا بیای اما دکتر موافقت نکرد. منم اصرار نکردم چون سلامتیت از هر چیزی برام با ارزشتره.
پنجشنبه و جمعه عروسی و پاتختی پسرخاله آرش بود.
قربونت برم که آهنگ که تند میشد تند تند تکون میخوردی.
تو اون مراسم بیشتر از هر زمان دیگه ای از اینکه خدا شما رو بهم داده خوشحال بودم چون مطمئنم با گرمای وجودت نمیذاری من و بابایی هیچوقت تا آخر عمر احساس تنهایی بکنیم.
دیگه واقعا دلم واسه دیدنت لک زده عزیزم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی