ماه نهم روشا
دو روز دیگه ماه نهمت تموم میشه و من فرصت نکردم هیچی برات بنویسم.
تو ماه نهم در عرض یک هفته هم یاد گرفتی چهار دست و پا بری هم بگیری بلند شی و هم بگیری بایستی.
هرچی رو میخوای باید به دست بیاری وگرنه سقف خونه میاد پایین
عاشق ور رفتن با تلفنی برای همین همش گوش به زنگی که تلفن زنگ بخوره و با من بیای سراغش
بستنی رو خیلی دوست داری همینطور شیر بیسکویت.
بابایی که از در میاد خیلی خوشجال میشی دیگه نمیدونی باید چکار کنی. یه روز صدای کلید همسایه بغلی اومد و شما فکر کردی باباست اما وقتی دیدی در باز نشد نیم ساعت گریه کردی
دستاتو که میگیرم تاتی تاتی میری و سر راه چشمت به هرچی بخوره میخوای برش داری از جمله کنترل تلویزیون و گوشی من و دمپایی آشپزخونه و لوازم رو میز توالت من (که البته همشون به درون کشوها تبعید شدن) و ....
اون قسمتش که با هم کنار نمیایم اینه که هر چی رو برمیداری میخوای بذاری تو دهنت اما من نمیذارم اونوقت دعوامون در میاد
آخه بعضی چیزا شستنی نیست مثل کنترل یا موبایل. از طرفی وقتی یه چیزی رو برمیداری فقط همونو میخوای. ده تا چیز دیگه هم بدم قبول نمیکنی. وای وای وای خیلی سخت میشهاشکم درمیاد بعضی وقتا.
خلاصه اینکه وروجکی هستی برای خودت.
خیلی گرمایی هستی. حتی وقتی کولر روشنه نمیذاری روتو بپوشونم. (البته این قسمتش به خودم رفته )
الانم جلوی کولر خوابی وگرنه من اینجا نبودم که !!!!
دیگه اینکه خداروشکر تو صندلی ماشین و کالسکه میمونی و خوشت میاد البته گاهی ازشون خسته میشی.
رورویک زیاد دوست نداری و اصلا از جاش تکونش نمیدی.یک کم توش میمونی و غرغر آغاز میشود .
دوست داشتم یک کم خوش غذاتر بودی بیشتر میخوردی ، همه چی میخوردی البته ظاهرا از غذای سفره خوشت میاد باید منتظر بمونم ببینم از ماه بعد که غذای سفره رو میخوری اوضاع چطور میشه.
آهان راستی چند روز پیش با بابایی تصمیم گرفتیم یک کم بغل موهاتو مرتب کنبم اما یه ذره بیشتر از یک کم شد!!1 یک کوچولو بغلش کوتاه شد ههههه دیگه ببخشید از نامرتبی که بهتره خب چکار کنیم همش وول میخوردی. حالا من به بابا میگفتم شما کوتاه کردی بابا میگفت شما گفتی .
این ماه برای اولین بار بردیمت جشن. جشن نامزدی ریحانه جون. البته زیاد خوشت نیومد و گینگه کردی اما بعدش تو اون سروصدا تو بغلم خوابیدی
در هر حال باید بگم خیلی دوستت داریم کوجولوی ریزه میزه
دوست دارم کوچولوی ریزه میزه من