ماه دهم روشا
عزیزم سوم مرداد وارد ماه یازدهم شدی.
تو این ماه دیگه یاد گرفتی غذاهای نیمه جامد مثل برنج له شده، سیب زمینی و هویج و گوشت له شده رو بخوری و دیگه نیاز به میکس کردن سوپهات نیست.
دو هفته پیش بردیمت اسباب بازی فروشی تا چند تا اسباب بازی جدید برات بخریم. یه کامیون بزرگ و یه ماشین کوچولو که سگه و ووقتی میکشی و رهاش میکنی میره و گوشاش تکون میخوره. یدونه هم حلقه هوش برات خریدیم. الان دیگه کامیون رو میگیری و بلند میشی می ایستی و حتی هل میدی و راه میبری. البته گاهی هم سقوط میکنی. کلی خرت و پرت ریز و درشت پشتش جمع کردی که از جاهای مختلف خونه برداشتی. از جمله یدونه از این پا کوچولوها که جلوی بسته شدن درو میگیره، یدونه پیمونه شیرخشک، شش تا زیر فنجونی و ... به اضافه یه سری عروسک و ...
الان دیگه از پله آشپزخونه بالا و پایین میری.حدود بیست ثانیه بدون کمک می ایستی. دستتو میگیری به وسایل و راه میری.
راستی چند روزه یاد گرفتی که یکدفعه ذوق میکنی و یه صدای بلند درمیاری و ابروهاتو میدی بالا و چهره ات پر از خوشحالی میشه.قربونت بشم من.