، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

ما سه نفریم

آخر فرورین

1392/1/30 15:55
نویسنده : مامان مریم
91 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مغزی مامان. فردا آخرین روز فروردین امساله.یک ماه دیگه به دیدن روی ماهت نزدیکتر شدیم. پریروز جواب آزمایش و سونوگرافی غربالگری هفته یازدهمتو بردم پیش خانم دکتر. خداروشکر همه چی خوبه. قراره یکشنبه واسه آزمایش مرحله دوم برم.ایشالا این آزمایشم نتیجه خوبی داره و خیال مامان و بابا راحت میشه. قربونت برم کوچولوی منآرامش

دوست دارم زودتر بتونم احساست کنم. دیگه کم کم باید حرکتهاتو حس کنم. تنبلی نکن دیگه مامانی! زودتر خودتو بهم نشون بده.

اگر بخوام از حال خودم برات بگم:بعضی روزا خیلی سرحالم، سرشار از انرژی و امید و هیجان اما بعضی روزا زیاد سرحال نیستم. مضطرب و نگرانم. بیحالم. غمگینم حتی دوست دارم بیدلیل گریه کنم!!!

اما در تمام این لحظه ها از اینکه دارم مامانت میشم خیلی راضیم.

میدونم که با اومدنت نشاط و امید رو به ارمغان میاری چون با تولد تو یه زندگی جدید هم متولد میشه، رابیندرانات تاگور میگه: هر انسانی با این پیام به دنیا میاید که خدا هنوز از انسان ناامید نیست.

حالا که حالم بهتر شده میخوام بیشتر زبانمو تقویت کنم. میگن از این ماه هرچی که من یاد میگیرم و هر کاری که من میکنم روی شما تاثیر داره. خب من دوست دارم شما خیلی زود در کنار زبان مادری زبان بین المللی رو هم یاد بگیری، دلم میخواد یه انسان بین المللی باشی. دوست دارم از بچگی با دنیا ارتباط برقرار کنی. نمیخوام زندگیت محدود به زمان و مکان خاصی باشه.

از خداوند میخوام کمکمون کنه تا اونچه رو که لازمه بهت یاد بدیم و در اختیارت بذاریم تا بتونی یک انسان بزرگ، آزاد، آگاه، موفق،تندرست و شاد باشی. به امید اون روز ماچ


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)